ما ملوانی هستیم !

جایی برای عاشقان ملوان

ما ملوانی هستیم !

جایی برای عاشقان ملوان

دور برگشت بوندس لیگا در سال ۲۰۰۷

 

لابد می پرسید این عکس به چه دلیل اینجا آمده است ؟! خب خیلی ساده است چون وبلاگ باواریا امروز یک ساله شده و به همین خاطر برایش جشن گرفتیم !! از همه کسانی که در طی این یک سال ما را تحمل کردند و با همفکری و مساعدت های خودشون ما را یاری نموده اند بی نهایت متشکر و سپاسگذاریم .

خب مدتها بود که درمورد بایرن و آلمان چیزی ننوشته بودیم و بهمین خاطراین قسمت مربوط می شود به بایرن و البته بررسی مربی گذشته و حال آن . پس از پایان نیم فصل بوندس لیگا ، بایرن در رده سوم جای گرفت در حالی که با برمن و شالکه 3 امتیاز اختلاف داشت و می بایست برای حضور در بالای جدول تلاش بیشتری می نمود . به هرحال جبران 3 امتیاز در 15 بازی نباید کار چندان سختی باشد آنهم درحالی که هر دوتیم برمن و شالکه در دور برگشت باید در استادیوم خانگی بایرن یعنی آلیانز آره نا به مصاف مدعی همیشگی لیگ آلمان می رفتند و این قدری باعث آسودگی خاطر میشد . بایرن به تعطیلات نیم فصل رفت و پس از اردوی چند روزه ( و البته موفق ) در امارات و بازی با تیمهایی چون بنفیکا و مارسی و پس از آن بازی با چند تیم آلمانی ( که البته تقریباً بایرن در تمام آنها موفق بود ) به انتظار شروع فصل جدید ماند . می توان گفت در این دوره تعطیلات ، بایرن به خوبی توانست از فرصت بدست آمده استفاده نموده و در آمادگی بیشتر بکوشد . به شخصه شروع خوبی را برای بایرن در دور برگشت متصور بودم اما اوضاع در این تیم به شکلی که همه پیش بینی می نمودند پیش نرفت !

ذکر این نکته هم ضروری است که در تعطیلات نیم فصل سباستین دایسلر یا به قول طرفداران بایرن "سبا" از فوتبال کناره گیری نمود و دلیل آنرا خستگی روحی و نداشتن انگیزه اعلام نمود . او که در ابتدا به عنوان " نگین انگشترفوتبال آلمان " معروف شده بود پس از 5 بار عمل جراحی بر روی زانوی همیشه مصدومش و از دست دادن 2 جام جهانی آن هم در آستانه بازیها ، دچار افسردگی شدیدی شده بود به نحوی که کارش به کلینیک بیماری های اینچنینی کشیده شد و در آخر هم " بکهام آلمان " در مقابل این همه فشار تاب نیاورد و ترجیح داد خداحافظی کند . نبود او ( هر چند در بیشتر مواقع مصدم بود ) می توانست ضربه بدی بر پیکره کمربند میانی بایرن باشد و پس از رفتن بالاک ، عزیمت صالی حمیدزیچ به یوونتوس در سال آتی و نا کارآمدی کریمی و دوس سانتوس خط میانی بایرن خالی تر از همیشه شد . اما شاید این نقطه عطفی باشد برای بایرن و شروعی باشد برای اینکه این تیم سرمایه دار ! هم در بازار نقل و انتقالات فعالیت بیشتری داشته باشد و صرفاً به فکر خریدهای ارزانترو پرسودتر نباشد . همانطور که قبلتر هم عرض کرده بودم برای حضور در بین بزرگان باید بزرگترینها را داشته باشی .

بگذریم ... از بحث اصلی منحرف شدیم . به بایرن و نیم فصل دوم باز می گردیم بازی اول در وست فالن و حضور بیش از هفتادهزار تماشاگر متعصب دورتموندی میدانی سخت برای بایرن ساخته بود و در پایان  بایرنی که در نیمه اول حاکم بلامنازع میدان بود بازی کاملا متفاوتی در نیمه دوم از خود به نمایش گذاشت و در نهایت شکست 2-3 را در برایر دورتموند متحمل شود که لرزش پایه های صندلی مرییگری ماگات از همینجا آغاز شد . این شکست در حالی شکل گرفت که عملاً بایرن در نیمه دوم حرفی برای گفتن نداشت .به نظر اکثر کارشناسان یکی از عوامل این باخت بازی بد علی کریمی در این دیدار بود که اعتراضاتی به نحوه بازی اش در بین بسیاری از جراید –بخصوص از نوع آلمانی – دیده شد اما فکر می کنم کریمی بازی روانتری نسبت به نیم فصل از خود ارائه داد و آنقدرها هم بد نبود . پاس گلی که یاد شد وی به مهاجم حریف داده است یک برخورد ساده توپ به وی بود که می توانست برای هر بازیکنی روی دهد و به طور کل کریمی اگر از بقیه بهتر نبود بدتر هم نبود . هر چند از حضورش در بایرن اصلاً خوشنود نیستم اما انصافاً آن بازی بدی که به کریمی نسبت داده شد انصاف نبود .

 به امید بازی بعد و دیدار در برایر بوخوم ماندیم و انچه در این دیدار دیدیم چیزی در حد نیمه دوم بازی با دورتموند بود و ازاینجا بود که تماشاگران حاظر در آلیانر آره نا اعتراضات خود را علناً آشکار ساختند ( کاری که به نظر من پیشتر از اینها باید انجام می دادند ) و بعد از مدتها بایرن در استادیوم خانگی اش هو شد ! همان شب خبری بر روی شبکه های خبری مشاهده شد که عجیب بود . "ماگات اخراج شد !" کاری که در بایرن چندان عرف نیست و اکثر مربیان این باشگاه به این سرعت اخراج نمیشوند اما ماگات اخراج شد تا تماشاگر خشمگین قدری آرام شود . پس از آن اوتمار هیتسفیلد به بایرن آمد و هدایت این تیم را به عهده گرفت . در مورد چگونگی حضورش و بازی با نورنبرگ که اولین بازی اوتمار بود چیزی نمی گوییم چون شرح بازی را حتما در وب سایتها و روزنامه های متعدد خوانده اید اما چد نکته در این بازی بود شاید شنیدنش خالی از لطف نباشد :

اولین مقصر ( و به نظر من بزرگترین آنها ) این بازی کسانی بودند که می بایست نقاط قوت هر تیمی باشند اما اینان در این بازی برعکس انتظار ، نقش زردپی آشیل بایرن را بازی کردند . آنها همان مدافعین مرکزی بایرن یعنی لوسیو و ون بویتن بودند . دو مدافع تنومند که به نظر من در انتخاب پست خود اشتباه کردند !! در طول فصل این دو را ( علی الخصوص لوسیو ) در پیشانی خط حمله می بینیم و در نهایت خالی مانده جای آنها باعث می شود دفاع بایرن آسیب پذیرتر از قبل شود . چیزی که با وجود تذکرات فراوان بازهم رعایت نمی شود اما میخواهم در ذهنتان گل اول را متصور شوید . پاس در عمق ، پر شدن آفساید و درنهایت گل اول برای دورتموند . چی کسی آفساید را پر کرده بود ؟!

گل دوم : پاس به کناره ها ، عدم پوشش مناسب بر روی هافبک چپ دورتموند ، تاثیر نگذاشتن روی مهاجم و گل دوم .

گل سوم : تقریبا مشابه گل دوم بود . ارسال از سمت راست بایرن و ...گل

در هر سه این گلها مدافعین مرکزی مقصر بودند اما نفر سوم که می شود وی را در این تقصیرات شریک دانست ویلی سانیول بود که با پرکردن آفساید در گل اول و عدم پوشش مناسب در جناح خویش باعث شد بازیکن نورنبرگ به راحتی دو ارسال دیدینی و متعاقب آن دو گل را به ثمر برسانند .

از بازی نورنبرگ خارج شده و به بایرن می پردازیم . یک سوال اصلی در انتخاب مربی وجود دارد :  چرا اوتمار ؟

به گذشته باز می گردیم . چند ماه قبل ، از اوتمار به عنوان کاندیدای اصلی مربیگری در رئال نام برده شد اما وی نپذیرفت . این رد کردن پیشنهاد اولین بار نبود چرا که وی از قبل مربیگری تیمهایی مثل تیم ملی آلمان ، تیم منچستر، اینتر میلان و .. هم گذشته بود . به شخصه حدس می زدم که وی هنوز در رویای بایرن و بازگشت به این تیم سیر می کند و همانطور که پیش بینی می کردم با اولین پیشنهاد جدی به بایرن بازگشت . اما بازی با نورنبرگ و مشاهده ضعف مفرط بایرن باعث شد اوتمار اعتبار و گذشته خود را در خطر ببیند و با اعلام کناره گیری در پایان فصل همه چیز را به اتمام این فصل از رقابتها موکول کرد ولی آیا اوتمار می ماند ؟ آیا انتخاب وی به سبب بازی حساس بایرن با رئال صورت گرفته ؟ در مورد جواب این سوالات نمی توان به صراحت جوابی داد اما فکر می کنم او بایرن را از رکود فعلی نجات خواهد داد و با ساخت یک تیم آماده تر فصل بعد را هم در آلیانز سپری کند . برای رسیدن به پاسخ این سوالات میبایست تا آخر فصل منتظر بمانیم .

 

 

 

ملوان - پیکان از نگاه آمار

 

بهترین بازیکنان پیکان :

 

محسن بیاتی نیا                6 گل زده ( 5 – 1 )          بدون پاس گل

رضا عزیز محمدی            4 گل زده ( 3 – 1 )          بدون پاس گل                  

محمدرضا طهماسبی          3 گل زده ( 3 – 0 )          1 پاس گل          

ایمان حیدری                    3 گل زده ( 1 – 2 )          1 پاس گل

مهرداد فولادی                  2 گل زده ( 1 – 1 )          2 پاس گل

مهدی نوری                     1 گل زده ( 0 – 1 )          بدون پاس گل

امیرحسین اصلانیان          1 گل زده ( 0 – 1 )          بدون پاس گل

میلاد نوری                      3 پاس گل

فرهاد خانگلی                  1 پاس گل

علی باقری                      1 پاس گل

محمد غلامین                   1 پاس گل

 

بهترین بازیکنان ملوان :

 

سید جلال رافخوایی           3 گل زده ( 3 – 0 )          بدون پاس گل

رضا نیک نظر                  2 گل زده ( 0 – 2 )          بدون پاس گل

محمد حیدری                    1 گل زده ( 0 – 1 )          بدون پاس گل

محسن گیاهی                   1 گل زده ( 0 – 1 )          بدون پاس گل

امیر خدامرادی                 1 گل زده ( 1 – 0 )          2 پاس گل          

مقداد قباخلو                     1 گل زده ( 0 – 1 )          بدون پاس گل

سعید یوسف زاده              1 گل زده ( 1 – 0 )          بدون پاس گل

مجتبی قربانی                   2 پاس گل

 

( اعداد داخل پرانتز به ترتیب از سمت راست گلهای زده در خانه و خارج از خانه می باشند )

 

هفته هجدهم و آوردگاه ملوان و پیکانی که هر یک با نگاهی متفاوت از دیگری قدم به میدان خواهند نهاد . یکی در پی ادامه روند رو به رشد خود و نگاه به رده های بالاتر جدول و دیگری در پی کسب امتیاز کامل ، فرار از رتبه چهاردهم و در ادامه آن آشتی با هوادارانش با اتکا به بازی در خور نام و قدمت خود .

آخرین بازی که از ملوان دیدیم چنان مایوسمان کرد که از فکر کردن به ادامه روند آن پشتمان می لرزید اما بار دیگر ملوانان با ارائه بازی قابل قبول دراهواز توانستند با دست پر یه انزلی باز گردند . با عنایت به گزارش بازی با استقلال اهواز مجاب خواهید شد که ملوان نه بعنوان تیمی که دنبال تساوی باشد که بدنبال برتری در این بازی بود و می توانست پیروز از این میدان خارج شود حتی یک بار هم تیر دروازه باعث شد ملوان به برنامه اش دست پیدا نکند هرچند تساوی در اهواز هم کم از برد ندارد ! به هر روی به بازیکنان و کادر فنی تیم به خاطر بازی خوب ، قابل قبول و در یک کلام ملوانی شان در اهواز تبریک گفته و آرزوی ادامه آن را داریم .

حال نگاهی به آمار می اندازیم :

پیکان تقریباً دوبرابر ملوان امتیاز کسب کرده و با 26 امتیاز در مکان ششم جدول قرار گرفته است و البته با تیم سوم جدول هم فقط و فقط 2 امتیاز فاصله دارد که این نشان از عملکرد بسیار خوب آنان دارد .

بهترین بازیکن پیکان ار حیث گلزنی محسن باتی نیا است که همه نیک می دانیم به سبب برخی اظهارات کودکانه اش در بازی سال قبل ملوان – پاس یک 90 دقیقه سخت را در انزلی خواهد داشت . او در بازی رفت هم در اوایل بازی در اثر خطای بدی که روی تامینی انجام داد اخراج شد که این به سبب حساسیت میان وی و ملوان است که در بالا به ذکر آن پرداختیم .

در بین رکورد های لیگ ششم پیکان با دریافت 13 گل زده در خانه بعنوان "بدترین خط دفاع در بازیهای خانگی" و ملوان با ثبت 5 گل زده  عنوان "بدترین خط حمله در بیرون از خانه"  را دارا می باشند .

نکته دیگر به وضعیت متفاوت پیکان در دو نیمه بازی است . آنان در نیمه اول با پیکان نیمه دوم تفاوتی آشکارا دارند و از 21 گلی که در طول بازیها ( تا کنون ) زده اند ( و پنجمین تیم گلزن لیگ به شمار می آیند ) 5 گل آن و یا به عبارتی 23% آن در نیمه اول و 16 گل آنان که 77% کل گلهای زده شده آنان است در نیمه دوم به ثمر رسیده است و ملوان با ثبت 10 گل که بعد از فولاد 8 گله ضعیفترین خط حمله لیگ را داراست با ثبت 6 گل معادل 60%  درنیمه اول و 4 گل معادل 40%  کل گلهای زده شده در نیمه دوم ، آماری نه چندان جالب را در مقابل پیکان به تصویر کشیده است . برای درک بهتر این مطلب به جدول توزیع فراوانی گل در شش بازه زمانی پانزده دقیقه ای دقت فرمائید . بدیهی است عدم توفیق ملوان در گلزنی درنیمه اول ، بازی را در نیمه دوم برایشان سخت خواهد نمود چرا که پیکان با اتکا به خط حمله پرقدرتی که دارد ( با یاری گرفتن از مهاجمان زبده اش ) توان فشار آوردن بر ملوان را دارد و این دست ساموئل دارابنیان را برای طراحی نقشه های متعدد هجوم باز گذاشته است .

پس از بررسی و بالا و پایین کردن آمار پیکان به نقطه تاریک و منفی برخود نکردم اما فوتبال را با آمار نیم توان سنجید . فوتبال ورزش لحظه هاست و امیدواریم تیمی که در پایان این بازی قدر لحظه ها را دانسته باشد قوی سپیدمان باشد که مدتی است رقص فریبنده اش را نظاره گر نشده ایم .

سخنی با خوانندگان :

قبل از هر چیز از همراهی شما با باواریا متشکر و سپاسگذارم . از اینکه در بحث شرکت می کنید و نقطه نظرات خود را اعلام میدارید ممنونم و در نظر دارم تا در پایان سال چکیده ای از بهترین نظرات ارسالی شما را در صفحه اصلی وبلاگ بیاوریم . پس همچنان با ما باشید و مطالب  را با رهنمودهای خود هدفمند نمایید .

چهره هفته

بی شک با من در مورد انتخاب چهره هفته هم عقیده هستید . کسی که دوبار پشت سر هم هت تریک کند آن هم در مقابل پیروزی و ذوب آهن بی شک شایسته عنوان بهترین چهره هفته خواهد بود . نکته مثبت دیگری که در دنی اولروم دیدیم حس حق شناسی و فراموش نکردن گذشته اش است . همانطور که دیدید در برنامه نود بارها از امیر عابدینی بعنوان پدر ایرانی و کسی که همیشه مدیون او خواهد بود نام بزد . متاسفانه این طرز تفکر مدتهاست در بین بسیاری از فوتبالیستهای ما فراموش شده .

عکس هفته

 

روزی که این پلاکارد نصب شد من در استادیوم بودم . البته دقایقی بعد توسط ماموران نیروی انتظانی جمع آوری شد .

در مورد نظر سنجی حدس تصویر که در سه مطلب قبلتر وجود داشت همانطور که اکثر دوستان فرمودند جواب اکبر میثاقیان و مکان عکس هم مغازه غفور جهانی بود . از کسانی که در این مسابقه شرکت کردند متشکریم و عکس ذیل که میثاقیان را با لباس ملوان در برابر بانک ملی و در جام تخت جمشید نمایش می دهد تقدیم به شما عزیزان می نماییم .

نمایش عکس در سایز بزرگ

منتظر شنیدن نقطه نظرات شما هستیم

سراشیبی !

امروز حقیقتا یکی از بدترین و سیاه ترین روزهایی است که در عمر کوتاه ملوانی خود داشته ام ! شاید جمله ای که گفتم از نظر دستوری پر از ایراد باشد اما حتماً نشان دهنده اوج حزن و اندوه من و سایر ملوانی های درمانده است . از همه دوستان عذر می خواهم اما واقعاً امیدم را از ملوان و بهبود آن از دست داده ام و روزهای خوشی را برای آن تیم همیشه محبوب متصور نیستم . بازی را در حالی باختیم که شاید باید نتیجه ای بدتر از آن را می دیدیم اما بسنده کردن سپاهان به 2 گل باعث شد باعث شد از فروپاشی دروازه ملوان در نیمه دوم خبری نشود . جداً باخت بسیار بد ملوان باعث تالمات روحی فراوانی برایمان شد که شاید هیچگاه ( حتی در باختهای بدتر از این ) از خاطرمان نرود .

بازی که ملوان از خود ارائه داد نمونه کامل یک بازی بی هدف ، باری به هر جهت و غیر مسئولانه بود . اشتباهات فراوان در خط دفاع به خصوص از سالارزاده موقعیتهای فراوانی را برای مهاجمین حریف به وجود آورد . قصد گزارش بازی را ندارم و بیشتر به بررسی فردی بازیکنان خواهم پرداخت . امید است با راهنمایی های خود ما را همراهی کنید

1 – آرمین رحیم زاده : دروازبان چندم ملوان بالاخره جای مسعود نا متعادل را گرفت ! از این جهت به مسعود نامتعادل گفتم که تکلیف خود را با تیم و طرفداران مشخص نمی کند . یکروز خوب است یکروز عالی و یکروز بود و نبودش در دروازه تفاوتی ندارد ! اما دروازبان جوان ملوان که کاملا مشخص بود اسیر جو بازی شده بود نتوانست در برآورده کردن انتظارات ، موفق جلوه نماید . در گل اول ملوان بسیار ناشیانه عمل کرد و ترجیح داد به جای دایو کردن و دفع توپ با شیرجه ای مناسب ، به صورت ایستاده آنرا دفع کند که متاسفانه موفق نبود . هر چند در پاس گل خط دفاع به محمد نوری و متعاقب آن ضربه دیدنی وی به درون دروازه ملوان نباید نقش سازنده دفاع فراموش شود !

2 و 3– سعید سالارزاده ، غلامعلی تبار : در یک کلام افتضاح بودند . آنقدر بد که هیچ جای دفاعی از خود باقی نگذاشته بود ! به خصوص سالارزاده که تجربه بازی در چنین میادینی را هم داشت . بی دقتی ، دستپاچگی ، دفع توپ با ایده رفع مسئولیت ، مدارا کردن با حریف و عدم فشار مناسب بر روی مهاجمان از نکاتی بود که به ذهنم رسید وگرنه اینان بسیار بدتر از اینها بودند !

4 – رضا نیک نظر : شاید مثمر ثمر نبود اما حقیقتاً بسیار دوید و تلاش کرد و حداقل تفاوتش با بقیه این بود که در اکثر درگیری ها حضورش به خوبی حس میشد . به اندازه خودش زحمت کشید و انرژی گذاشت که شایسته تقدیر است اما مشکل عمده اش تمایلش به مرکز دفاع و خالی ماندن سمت راست ملوان باشد در ضمن امروز خشونت را چاشنی بازیش کرده بود که اگر داور کس دیگری بود حداقل اخطار را می گرفت .

5 – علی رمضانی : اولین بازی که از وی دیدم در مقابل تیم ترکمن در جام حذفی بود که انصافاً بازی اش به من چسبید . با وجود جثه کوچکی که دارد در کنترل و ارسالها بسیار موفق نشان می دهد و مطمئنم به مدارج بالاتری خواهد رسید . او تنها بازیکن خوب ملوان در این بازی بود .

6 – مرتضی بهشتی : تعداد کارهای مثبتش در بازی به حدی بود که راحت میشد آنها را شمرد و برای این کار فقط انگشتهای یکی از دو دستتان کافی بود ! همین .

7 -  محسن گیاهی : می تواند در آینده و با همکاری با رمضانی جناح چپ قدرتمندی را بسازد که البته در این بازی مطابق انتظار ظاهر نشد و با مصدومیتش کمبودهای ملوان دو چندان شد .

8 – امیر خدامرادی : ضعف و کندی در تصمیم گیری بزرگترین مشکل امیر است و به راحتی از بهترین موقعیتها به دلیل همان نقیصه که عرض کردم می گذرد ! این بازیکن باید بیاموزد که فوتبال ورزش لحظه هاست و کسی منتظر او نخواهد ماند ! به اندازه کافی ضعیف بود که بین بدترینها قرار بگیرد .

9 – سعید یوسف زاده : به شخصه اعتقاد زیادی به بازی وی دارم اما چند هفته ای است که از فرم آرمانی خود به دور شده است و با سعید فصل قبل و حتی اوائل همین فصل متفاوت است . با توجه به اینکه وی می بایست به عنوان هافبک ملوان انجام وظیفه نماید متاسفانه گویا در انجام این امر با مشکل مواجه شده است . پاسهای اشتباه متعدد ، عدم تاثیرگذاری بر بازی و ضعف در امر بازیسازی و ایجاد موقعیت برای مهاجمان از بزرگترین نقایص وی میباشد . اگر قرار باشد در بازی امروز سه نفر از بدترینها را انتخاب کنیم بی شک وی در این لیست جایی برای خود پیدا خواهد کرد .

10 – کیوان ساجدی : او نیزبه اندازه توان خود تلاش کرد هرچند موفق نبود و تلاشش به امتیاز منجر نشد اما سعی کرد در اجرای برنامه اش کوشا باشد . وی ابتدا در خط حمله بود که با مصدومیت گیاهی جایش را به قربانی داد و خود در هافبک راست کار کرد .

11 – سید جلال رافخایی : در حالی که ملوان 2 گل عقب بود تر جیح میداد با حرکات نمایشی و ریسکی توپ را به بازیکنان هم تیمی اش برساند ! و این شاید نشان از نا پختگتی وی باشد ! رافخوایی با آن چیزی که انتظار داشتیم متفاوت بود و در اکثر دقایق بازی بی اثر و نا توان نشان داد

12 – مجتبی قربانی : آقای قربانی هدف شما از فوتبالیست شدن چیست ؟! آیا در هر بازی به چیزی جز نحوه خورد کردن اعصاب تماشاگران فکر می کنید ؟! اصرار بر حمل توپ و تمایل فراوان به دریبل زدن وی را تا حد یک بازیکن معمولی و حتی آماتور پایین برده است . وی بیشتر به فکر خودش است و اگر وقت شد کمی هم به تیم و بازی گروهی می اندیشد .

13 – ایمان صیادنورد : آمده بود بر بار تهاجمی تیم بیفزاید که متوجه نشدم با کدام فکر و کدام ایده ای در جلوی چشم داور روی بازیکن حریف تکل دو پا می زند ( آنهم از پشت ) و توقع دارد کسی او را جریمه نکند ! اینان کسانی اند که خشونت و زدن ساق حریف را با تعصب اشتباه گرفته اند . به نظر من قباخلو بسیار از این مهاجم کندو بی فکر بهتر است .

14 – محمد رستمی : بازیکن تعویضی که با بهشتی تعویض شد نه متوجه نامش شدیم و نه فرصتی داشت که بازی خویش را به معرض دید بگذارد .

متاسفانه ملوان در روزی که می توانست با دریافت گلهای بیشتر به رختکن برود با دو گل خورده سپاهان را بدرقه نمود و چشم به بارقه های امیدی دارد که بتواند خود را در لیگ برتر حفظ کند اما بازی که ملوان ارائه داد در حد همان لیگ یک بود و با ادامه این روند باید تعارفات را کنار گذاشته و این تیم را سقوط کرده معرفی نماییم .

باز هم داستان کهنه انزلی و غازیان در این تیم نقل محفل همه شده . باز هم بین تماشاگران تفرقه و فاصله افتاده است و گروهی مربی و گروهی بازیکنان را مقصر می دانند . اوضاع به اندازه کافی ناجور است و هر لحظه می توان منتظر اتفاق جدیدی در ملوان بود اما مطمئناً هیچ خبر خوشی تا اطلاع ثانوی از ملوان به گوش نخواهد رسید چون این تیمی که ما میبینیم آبستن اخبار ناگواری  می باشد .

چهره هفته :

و اما چهره این هفته نه به سبب موفقیت که بر اثر عدم توفیق در کارش به این ستون راه پیدا کرده است .

آقای احمدزاده ! روزی به خاطر دفاع از شما و مخالفت با حضور صالح نیا با عزیزترین کسانم ستیز کردم و دل آنان را شکستم .

آقای احمدزاده ! به خاطر اعتراض به عدم حضور شما در ملوان به استادیوم نرفتم ( و چه کوته فکر بودم ) در حالی که ملوان به ما احتیاج داشت .

آقای احمدزاده ! بعد از بازی با استقلال به آن لحن صحبت کردی و با قسمی که خوردی گفتی دیگر برروی نیمکت ملوان نخواهی نشست کاری که زیاد مقبول نبود .

آقای احمدزاده ! بعد از بازی با صبا دوباره با آن لحن به خبرنگار برنامه 90 صحبت کردی و در جواب این سوال که : در بین دو نیمه چه شد که ملوان باخت ؟ چنان حرف زدی که زیبنده نام مربی نبود .

آقای احمدزاده ! بعد از بازی با ابومسلم بازیکن مشهدی ابومسلم را تهدید کردی و با عصبانیت سعی کردی وی را تهدید به جبران در انزلی کنی ! آیا فراموش کرده بودی مربی یک تیم و نماینده یک شهر هستی ؟!

آقای احمدزاده ! باز هم که در این بازی با تماشاگرت برخورد کردی و پس از آنهم با مامور نیروی انتظامی تاختی . فرض کنیم حق با تو بوده باشد اما آیا براستی برای خود این حق را متصوری که به فرض تحت فشار بودن به خاطر تیم بر همه بتازی ؟ آیا اصولاً حق داری با تماشاگر ناراضی تیم بگو مگو کنی ؟ نکند آنان را هم تهدید کرده باشی !؟

آقای احمدزاده ! شما را دوست داریم اما احساس می کنیم در مقابل همه دشواریها ، همه کاستی ها و همه نداریهای ملوان کم آوده ای ! احساس می کنبم در فکر خراب شدن سابقه خوبت هستی و اینک که آنرا در شرف از دست دادن می بینی سعی می کنی به هر نحو ممکن گناه را بر گردن دیگری بیاندازی .

آقای احمدزاده ! در طول این فصل مردم تو را درک کرده اند و می دانند بر تو و تیمت چه می گذرد بنابراین سعی کردند بر کمبودها خرده نگیرند و فضا را برایتان از آنچه که هست تیره تر ننمایند اما شما در مقابل این همه هوادار ، این همه عاشقان ملوان چه کرده ای ؟ قدری درنگ کن ممی جان !